دانلود لیدی باگ از وبسایت بینگ فیلم
بسیار خب همانطور که احتمالاً حدس زده اید، لیدی باگ فصل 4 ادای احترامی است به ژانر ابرقهرمانی و دختر جادویی، و در صحنه های دگرگونی آن، به شخصیت شروری که با استفاده از قدرت کنترل ذهنش افراد بی گناه را به سرسپردگان خود تبدیل می کند، نشان می دهد. به کل کلیشه من به تو علاقه ای ندارم، گربه نوآر، من عاشق آدرین شدم، پسری که شبیه توست اما نمی تواند تو باشد. اما حتی اگر ممکن است از کلیشه هایی استفاده کند از مواقعی که آنها به عنوان ادای احترام به کار می آیند تا تکرار کاری که بارها و بارها انجام شده است. واقعاً مهم نیست که کاری قبلاً انجام شده باشد، آنچه واقعاً مهم است این است که شما از آن چه می سازید. تنها مشکل واقعی این نمایش این است که کمی بیش از حد شبیه قبل است . انیمیشن هیچ مشکل واقعی دیگری ندارد و CG بر اساس استانداردهای تلویزیون فوقالعاده است. بسیار خوب، شاید برخی از شخصیتها بهتر از بقیه به نظر برسند، اما مارینت، که قهرمان ما بهترین طراحی و بهترین صحنههای دگرگونی را دارد. نمایش قرار بود یک سبک انیمه دو بعدی داشته باشد، اما من فکر میکنم سبک هنری به بهترین شکل تغییر کرد. با شبیه نکردن آن به یک انیمه سنتی، تشخیص تمهای ابرقهرمانی کتاب کمیک آن را برای بیننده آسانتر کردند و اکشن نیز شدیدتر به نظر میرسد.
کارتون ماجراجویی در پاریس
من اهمیتی نمیدهم که نمایش با اطلاعات کمی یا بدون پیشزمینه در مورد اینکه قدرتها از کجا آمدهاند، هاک ماث کیست یا چرا هر یک از اینها اتفاق میافتد، شروع نمیشود. چیزی که مرا آزار می دهد این است که چرا ما این اطلاعات را فقط به عنوان آخرین فصل دریافت می کنیم؟ زمانی که سریال بسیار فرمولیک است، این تعداد قسمتهای زیادی است. من تقریباً بهطور کامل فیلم را رها کرده بودم، به دلیل عدم وجود داستان و شخصیتها. با مقایسه سریال با اطلاعات پشت سر هم که از چیزی مانند استیون یونیورس به دست میآوریم، لیدیباگ بهطور فزایندهای به نظر میرسد که از طریق آن یک سریال فرمولوار برشخورده است که در آن پیشرفتهای داستانی یا پیشرفتهای شخصیتی کم یا بدون هیچچیز است. با این اوصاف، من مشتاق سریال دختر جادویی هستم و بله، من عاشق قهرمانانمان در داستان فرعی زیباشان شدم، بنابراین با این وجود به امید چیزی ادامه دادم. مشکل اصلی من با این انیمیشن حتی نداشتن پس زمینه نیست، یک شخصیت است. نام او کلوئه است. او هرگز از اشتباهاتش درس نمی گیرد و مسئول نیمی از آکوماها است. من امیدوارم که او به زودی رشد شخصیتی پیدا کند.انی کتاب کمیک آن را برای بیننده آسانتر کردند و اکشن نیز شدیدتر به نظر میرسد.
نقد و بررسی لیدی باگ
کارتون ماجراجویی در پاریس به سبک انیمه CGI فرانسوی که در سال 2015 عرضه شد. من تکههایی از برنامه را اینجا و آنجا دیده بودم، و یادم میآید که شخصی در یک مهمانی کلیسا در هالووین لباس مارینت پوشیده بود، اما من اخیراً وارد فیلم شدم. قلاب از قسمت اول انیمیشن فوق العاده است! حالات صورت خیلی بزرگ است! انیمیشن روان است! بسیاری از نمایشهای CGI این روزها ارزانتر به نظر میرسند، اما این کیفیت دانلود فیلم تقریباً در سطح Pixar است. برای من، این انیمیشن واقعاً به زمانی برمی گردد که من بچه بودم و نمایش هایی مانند بتمن: سری انیمیشن را تماشا می کردم. یک سریال ابرقهرمانی هفتگی با یک شرور جدید.
داستان انیمیشن ماجراجویی در پاریس
مارینت و آدرین دو نوجوان در شهر پاریس هستند که توسط یک استاد چینی انتخاب می شوند تا دارندگان موجوداتی به نام کوامیس شوند که منبع قدرت آنها به نام معجزه است. معجزه آدرین حلقه اوست و مارینت شرور اصلی مردی به نام هاوک موث است که می خواهد معجزه آنها را برای خودش به دست آورد، به دلایلی که من قصد ندارم خرابش کنم، و همچنین قصد ندارم هویت واقعی هاک ماث را خراب کنم، اما اگر شما به آنها پناه ببرید. تا پایان فصل 1 متوجه نشدید، هاوک موث از معجزه خودش برای شر استفاده می کند و احساسات منفی شهروندان پاریس را تغذیه می کند و به آنها قدرت فوق العاده می دهد تا از شخصی انتقام بگیرند. با این شرط که بعد از انتقام گرفتن به آنها ظلم کردند ، در این انیمیشن آنها لیدی باگ و کت نواری را می دزدند و آنها را به او باز می گردانند. این تقریباً فرمول هر قسمت است. به کسی ظلم می شود، معمولاً کلوئی، هاوک موث به آنها قدرت های فوق العاده می دهد، آنها را به وحشت می اندازند، مارینت و آدرین به لیدی باگ و گربه نوآر تبدیل می شوند، با شرور می جنگند، پیروز می شوند، آنها را به حالت عادی برمی گرداند. و هاک ماث اساساً خواهد گفت دفعه بعد شما را خواهم گرفت.
مرینت و آدرین
بزرگترین نکته در مورد نمایش، کنایه دراماتیک در نوشته است. مارینت عاشق آدرین است، بدون اینکه بداند گربه نوآر است، و آدرین عاشق لیدی باگ است، بدون اینکه متوجه شود او مارینت است. این می تواند برای بیننده ناامید کننده لذت بخش باشد، زیرا چندین بار کشتی به دریانوردی نزدیک می شود، اما چیزی در نهایت آن را خراب می کند. یکی دیگر از چیزهای خوب در مورد این سریال این است که، در حالی که در درجه اول بر روی مرینت متمرکز است، و این واقعیت که از نظر فنی یک نمایش ابرقهرمانی تحت رهبری زنان است، هرگز از آن سود نمیبرد. این یک نمایش زنانه است که بر خلاف بسیاری از کارهایی که اخیراً انجام داده اند، هرگز به رخ شما نمی نشیند یا به گلوی شما فشار نمی آورد که این باعث می شود که این نمایشی باشد که پسرها نیز می توانند از آن لذت ببرند. در حالی که قسمتهای فصل 1 و 2 اساساً بارها و بارها یکسان هستند، اما با یک شخصیت شرور جدید، اپیزودهای بعد از آن شروع به ارائه بینش و پسزمینه بیشتر به داستانهای جهان میکنند و تواناییهای کوامی را گسترش میدهند. من این سریال را خیلی دوست دارم و امیدوارم دیزنی که اکنون صاحب این سریال است، پتانسیل های آن را نیز ببیند و فصل های بیشتری به آن ببخشد.